روانشناسان برای تبیین توانایی افراد در عقل و استدلال و نیز عواطف و هیجان، از واژه هایی مانند هوش بهر[۱](IQ) و هوش هیجانی[۲](EQ) استفاده می کنند که در کنار این مفاهیم، هوش معنوی[۳](SQ) و هوش اخلاقی[۴] در سالهای اخیر توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. عبارت هوش معنوی را اولین بار زوهر و مارشال(۲۰۰۰) مطرح کردند. آنها معتقدند هوش معنوی با یکپارچه کردن هوش عقلانی و هوش هیجانی، تعامل بین فرایندهای تفکر منطقی و هوش هیجانی را تسهیل می کند و می تواند موجب رشد و دگرگونی شخصی شود. هوش معنوی تصویر کامل هوش انسانی است که ظرفیتهای سازگاری روانی فرد را افزایش می دهد و قادر است هوشیاری یا احساس پیوند با یک قدرت برتر یا یک وجود مقدس را تسهیل کند یا افزایش دهد(زوهر و مارشال[۵]، ۲۰۰۰). کینگ[۶](۲۰۰۸) هوش معنوی را مجموعه ای از قابلیتهای سازش روانی تعریف می کند که مبتنی بر جنبه های غیرمادی و متعالی واقعیت است، به ویژه آنهایی که با ماهیت هستی فرد، معنای شخصی، تعالی و سطوح بالاتر هوشیاری مرتبطند. هنگامی که این قابلیتها به کار بسته شوند، توانایی منحصر به فرد مساله گشایی، تفکر انتزاعی و کنارآمدن را تسهیل می کنند(به نقل از علوی، عابدی و نیک نژاد، ۱۳۹۰).
پرسشنامه هوش اخلاقی را لنیک و کیل در سال ۲۰۰۵ ساختند. در ایران نیز آراسته، عزیزی، شمامی، جعفری راد و محمدی جوزانی آن را در سال ۱۳۹۰ هنجاریابی کردند. این پرسشنامه شامل ۴۰ عبارت است. لنیک، کیل و جوردن(۲۰۱۱) برای هوش اخلاقی ۱۰ شایستگی در نظر گرفته اند:۱- عمل کردن مبنی بر اصول ارزشها و باورها، ۲- راستگویی، ۳-استقامت و پافشاری برای حق، ۴-وفای به عهد، ۵-مسئولیت پذیری، ۶-اقرار بر اشتباهها و شکستها، ۷-قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، ۸-فعالانه علاقمند بودن به دیگران، ۹-توانایی در بخشش اشتباههای خود، ۱۰-توانایی در بخشش اشتباههای دیگران.
تعدادی از نمونه سوالات پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل:
۱- من میتوانم به طور شفاف اصول،ارزش ها و باورهایم را که راهنمای اعمالم هستند بیان کنم.
۲- من حقیقت را میگویم مگر اینکه دلایل اخلاقی مهمی مانع شود.