جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

دانشمندان روان شناس را بشناسیم

احتمالا شما بارها اسامی برخی از دانشمندان معروف جهان را در حوزه های گوناگون شنیده اید. این بار با ۳ تن از بزرگان حوزه روان شناسی آزمایشی جهان آشنا شویم.

آلفرد بینه

آلفرد بینه ۱۸۵۷-۱۹۱۱ در فرانسه از پدری پزشک و مادری هنرمند به دنیا آمد. آنچه بینه را از سایر روان شناسان هم عصر خود مستثنا می کرد این بود که او هرگز به شکل یک شاگرد جلوه نمی کرد بلکه همیشه به صورت یک مبتکر و یک انسان خلاق ظاهر می شد.  قدرت خلاقیت او زمانی راه خود را پیدا کرد که دستیار رئیس آزمایشگاه روان شناسی فیزیولوژی شد.
بینه در راستای اندازه گیری فعالیت های عالی ذهن، به اندازه گیری حجم جمجمه و ارتباط آن با میزان هوش افراد پرداخت، اما با مشکل روبرو شد و از تئودور سیمون یاری گرفت. آنها به بررسی درباره هوش کودکان عقب مانده پرداختند.
بینه به معنای واقعی یک آزمایشگر بود. او به واقعیت های بیشتر از تئوری ها اعتقاد داشت. با این همه او در انجام دادن آزمایش های خود از یک روش کاملا تازه استفاده می کرد: روش تطبیقی. او کاربرد علم روان شناسی را با آزمودنی هایی شروع کرد که صفات کاملا آشکاری داشتند. ابتدا با بیماران روانی و بعد آن با افراد سرآمد (کسانی که به سرعت می توانستند محاسبات ریاضی را انجام دهند ویا شطرنج بازان ماهری بودند) و بالاخره با کودکانی که تمام عمر خود را صرف تشخیص و مطالعه آنها کرد (به خصوص عقب مانده های ذهنی). روش تطبیقی بینه، او را در جهت توسعه مطالعه تفاوت های فردی مخصوصا تفاوت های فردی کودکان سوق داد. همه این فعالیت ها موجب شد تا بینه بتواند در سال ۱۹۰۵ اولین آزمون هوشی خود را تهیه کند. هدف اصلی از ساختن آمون هوشی این بوده است که مسئولان آموزش و پرورش بتوانند کودکان عقب مانده ذهنی را از سایر کودکان جدا کنند و آنها را با شیوه خاصی آموزش دهند.
بینه مساله اساسی را، جداکردن بچه های عقب مانده میدانست.
در سال ۱۹۰۵، آلفرد بینه با همراهی تئودور سیمون، اولین آزمون روانی را منتشر کرد.

جیمز مک کین کتل

جیمز مک کین کتل، روان شناس آمریکایی، برای اولین بار کلمه « تست» یا «آزمون» را در سال ۱۸۹۰ به کار برد و سهم بسزایی در تاریخچه آزمونهای روانی داشت.
کتل به اندازه گیری تفاوت های فردی علاقه داشت و رساله دکترای خود را به مطالعه تفاوتهای فردی در هنگام واکنش اختصاص داد.
آزمونهای کتل، توانایی های زیر را اندازه می گرفتند:
۱ نیروی دست
۲ سرعت حرکات
۳ آستانه مطلق تماس
۴ فشار لازم برای ایجاد درد
۵ آستانه اختلافی بر حسب وزن
۶ زمان واکنش
۷ سرعت تشخیص رنگها
۸ دقت در ترسیم یک خط ۵۰ سانتی متری
۹ دقت در تولید یک فاصله زمانی ۱۰ ثانیه ای
۱۰ حافظه ی حروف بیصدا
کتل، توانایی های ساده را اندازه گیری می کرد و می پنداشت که اندازه گیری عملکردهای پیچیده ذهن، کار بیهوده ای است.
اهمیت کار کتل در این بود که کاربرد آزمونهای روانی را از آزمایشگاه بیرون آورد و به خدمت اجتماع درآورد.
کتل به تاسیس مراکز مشاوره درمانی کمک بسیاری کرد.
ثرندایک و هیلی از شاگردان کتل بودند.

فرانسیس گالتون

گالتون با کارهای خود درباره مسائل مربوط به وراثت ذهنی و تفاوت‌های فردی در ظرفیت یا توان انسانی، روح تکامل را به نحو مؤثر در روانشناسی دمید. پیش از تلاش‌های گالتون، پدیده تفاوت‌های فردی به عنوان موضوعی مناسب برای مطالعه در روانشناسی مورد توجه قرار نگرفته بود.
خدمات فرانسیس گالتون را با هم بر می شماریم:
۱ گالتون مستقیما در به وجود آوردن آزمونها تاثیر داشته است.
۲ گالتون علاقه بسیاری به مطالعه وراثت در انسان داشت.
۳ گالتون عقیده داشت که برخی ویژگی ها مانند نبوغ، به ارث میرسد.
۴ گالتون تصمیم داشت که با اندازه گیری ویژگی های افراد خویشاوند و غیرخویشاوند، موروثی   بودن ویژگی ها را ثابت کند.
۵ گالتون در سال ۱۸۸۴، آزمایشگاهی تاسیس کرد که در آن افراد خود را از نظر دقت بینایی، شنوایی، نیروی بازو و زمان واکنش، مورد آزمایش قرار داده و نتایج خود را با جدول تطبیق میدادندکه آن جدول نشان میداد که فرد آزمودنی، از چند درصد افراد پایین تر و از چند درصد بالاتر است. این جدول ها «نورم» یا «هنجار» نام دارد و این مقایسه یکی از شرایط آزمونهای روانی است.
۶ گالتون در تحقیقات خود از مقیاس درجه بندی، پرسشنامه ها و تداعی آزاد استفاده کرد.
۷ مهمترین اقدام گالتون که موجب گسترش آزمونهای روانی شد، استفاده از آمار، برای تحلیل اطلاعات مربوط به تفاوتهای فردی بود.

مطلب پیشنهادی

قوی بودن در برابر چالش‌ها: بررسی کلیات سرسختی در روانشناسی

سرسختی نشانه استقامت و تعهد  سرسختی یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی است که به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 1 =