نظریهی بارکلی در باب کارکردهای اجرایی به چه نتایجی رسیده این مفهوم چه ارتباطی با اختلال نقص توجه بیش فعالی دارد را در این مطلب از آزمودنی توضیح دادهایم. تا انتها با ما همراه باشید.
بارکلی کارکردهای اجرایی را به عنوان آن دسته از فعالیتها توصیف می کند که آدمی برای هدایت و خودکنترلی، رفتار هدفمند و به حداکثر رساندن پیامدهای آتی انجام میدهد (زیگلردنی، ۲۰۰۷).
چهار بعد کارکردهای اجرایی از نگاه بارکلی
کارکردهای اجرایی در نظریه ی بارکلی (۱۳۸۴) شامل چهار حیطه است که بازداری رفتاری مکان اصلی آن می باشد.
بازداری فرآیندی عصب شناختی است که به افراد کمک می کند تا پاسخ بدهند و این چهار کارکرد رفتار را به طور فزایندهای تحت کنترل در می آورند و پیامدهای بعدی را تحت تأثیر قرار می دهند که نتیجه نهایی آنها افزایش توانایی و پیش بینی و کنترل محیط است این چهار کارکرد عبارتند از:
- خود تنظیمی هیجان،
- درونی ساختن تکلم،
- بازسازی یا ترکیب
- و حافظه ی کوتاه مدت یا فعال.
کارکردهای اجرایی که توسط پنینگتون و اوزونوف (۱۹۹۶) گزارش شده اند شامل پنج حیطه ی زیر می باشند:
- بازداری،
- برنامه ریزی،
- انعطاف پذیری (تغییر آمایه)،
- حافظه ی فعال و سیالی کلامی است (به نقل از اسکرز و همکاران، ۲۰۰۴).
مدل تاخیر در پاسخدهی مبنای حافظه فعال
طبق مدل کارکردهای اجرایی، توانایی بازداری پاسخ بارز و غالب به یک رویداد موجب تأخیر در پاسخدهی می شود.
در جریان این تأخیر افراد قادر می شوند بازنمایی ذهنی رویداد را در ذهن خود حفظ کنند. همان طور که این توانایی از لحاظ رشدی افزایش می یابد، مبنایی برای حافظه ی فعال می گردد (بارکلی و ماش، ۱۳۸۴).
اهمیت این مدل در شناخت ارتباط بی توجهی با عدم بازداری در اختلال نقص توجه بیش فعالی این است که نقش مهمی برای حفظ تمایل به فعالیت (برنامه ریزی) قایل است.
این برنامه ها راهنمای ایجاد و اجرای زنجیرههای پیچیده فعالیتهای هدفمند در طول زمان است.
این مدل پیش بینی می کند که نقص در بارداری موجب ایجاد نقص در تداوم حافظه ی فعال می شود و بنابراین موجب فراموشی در افراد مبتلا به این اختلال (نوع غالبا بی توجهی می گردد (همان منبع).
آسیب به حافظه فعال با عملکرد لوب پیشانی مرتبط است
از نظر عصب روانشناختی، توانایی ذخیره و دستکاری اطلاعات در حافظهی فعال به کرتکس پیشانی وابسته است و چندین توانایی شامل استدلال منطقی و حل مسأله را تحت تأثیر قرار میدهد.
بنابراین آسیب حافظهی فعال که در بین نقص های شناختی از اهمیت اساسی برخوردار است با عملکرد لوب پیشانی مرتبط است (کلینگ برگ و همکاران، ۲۰۰۲).
تاثیر قسمت های مختلف مغر بر توجه
بخش های جلویی مغز بر توجه تأثیر می گذارند (تریپ و همکاران، ۲۰۰۲؛ سرگنت و همکاران، ۲۰۰۳) و مطالعات ساختاری و عملکردی، نابهنجاری هایی را در شبکه ی پیشانی کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی به دست آورده اند که نشانگر بدکارکردی لوب پیشانی در این کودکان است (تریپ و همکاران، ۲۰۰۳).
همچنین دیگر نواحی مغز شامل هیپوکامپ (مسؤول شکل گیری ذخیره ی حافظه ی کوتاه مدت و جسم پینهای مسؤول اتصال دو نیمکره) در مقایسه با افراد سالم در این افراد متفاوت است (اسپرینگ، ۲۰۰۳؛ هالوول، ۱۹۹۷).
کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه
واقعیت این است که کودکان مبتلا به این اختلال نسبت به کودکان بدون این اختلال، در کل مشکلات زیادی در تکالیف مربوط به حافظه ی فعال و یادآوری نشان میدهند (میلر، ۱۹۹۶).
همچنین بارکلی (۱۹۹۶) گزارش کرده است که بیماران مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در حافظه ی فعال نقص هایی نشان می دهند.
نتیجه اینکه، این کودکان نمی توانند خود را به آسانی کودکان دیگر با جهان سازگار کنند.
برای سنجش اختلال حافظه کودکان متبلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی از دو آزمون زیر استفاده میشود.
ابزارهای سنجش بیش فعالی: