سه شنبه , ۲۹ اسفند ۱۴۰۲

نظر عصب شناس و متخصص مغز درباره کتاب روانشناسی انگلیسی Homo aestheticus

معرفی کتابی در زمینه علوم اعصاب زیبایی شناسی توصیه شده توسط آنجان چاترجی (Anjan Chatterjee)

اگه دنبال کتابی هستید که به مسائل زیبایی شناختی و هنر از دیدگاه عصب شناختی نگاه کرده باشه مصاحبه با دکتر آنجان چاترجی رو در آزمودنی بخوانید. 

مصاحبه با آنجان چاترجی در باب کتاب

چرا به دنبال نوعی آسیب مغزی، کار برخی از هنرمندان بهتر میشود؟ آنجان چاترجی عصب شناس و متخصص مغز و اعصاب شناختی در مورد چگونگی ساختارشکنی در پردازش مغز از تجربیات زیبایی شناختی صحبت می کند.

از نظر تکاملی، توانایی درک چهره های زیبا و مناظر زیبا کاملاً منطقی است. این ممکن است به افراد اجازه دهد همسران سالم تر یا محیط های سالم تری را انتخاب کنند.

اما فکر می کنید چرا ما توانایی قدردانی از هنر را داریم؟ شاید این سوال ما را به اولین انتخاب کتاب شما توسط الن دیسانایاک (Ellen Dissanayake) برساند.

خانم دیسانایاک تعدادی کتاب تألیف کرده است که من Homo aestheticus را انتخاب کردم.
دیسانایاک اولین کسی بود که واقعاً به تکامل و هنر سازی به روشی جدی پرداخت، حداقل من از اولین کتابی که از آن آگاه هستم.

چندین نکته در مورد او و کتابش جالب است. برخلاف بسیاری از کتابهای مربوط به هنر، منابع وی محدود نبوده و یا حتی تحت تأثیر سنتهای هنری غربی نبوده اند.
وی بخش خوبی از زندگی خود را در آسیا گذراند و نظرات و افکار وی تحت تأثیر آثار هنری در سریلانکا و پاپوآ گینه نو و منچوری قرار گرفت.

او روش متفاوتی را در مقایسه با بسیاری از دانشگاهیان غربی ارائه می دهد. و همچنین او از طریق سیستم معمول دانشگاهی قیام نکرد.
دانشمندی خودآموخته است و شروع به نوشتن درباره چیزی کرد که هیچ کس در آن زمان دنبال آن نبود.
او تأثیر مهمی در زمین داشته است. هر آنچه که از آن زمان درباره تکامل و هنر نوشته شده است ، خواه ناخواه توافق داشته باشد یا نه.

“چه عواملی باعث می شود که مردم در برابر آثار مختلف عکس العمل متفاوت نشان دهند؟”

استدلال او این است که مهم نیست که شما در پرونده باستان شناسی یا در قسمت های مختلف چقدر به عقب نگاه می کنید، عناصر هنر ساخت یا انگیزه تزئینی وجود دارد.

بنابراین، او فکر می کند که این واقعیت حداقل شاهدی بدیهی بر اثبات انگیزه تکاملی برای هنر سازی است. وی در ادامه با ارائه ایده ای مبنی بر اینکه تمایل کلی به خاص جلوه دادن وجود دارد.

“ساخت خاص” (Making special) عبارت خاصی است که با دیسانایاک مرتبط است. او فکر می کند که ساختن خاص شامل آیین و مراسم (در شکل تکراری بازی) است.

فکر می کنم در نوشته های بعدی او نسخه ای از این موضوع راجع به چگونگی گره خوردن این رفتار با احساس خاص بودن مادر در فرزندش دارد.

او فکر می کند اهمیت تکاملی این است که این رفتارها انسجام اجتماعی را در گروه های کوچک تقویت می کند.

بنابراین، جوامعی در عصر پارینه سنگی که کوچک بودند و از درجه انسجام اجتماعی بیشتری برخوردار بودند، به احتمال زیاد به صورت گروهی زنده می مانند.

نظر او این است که این رفتارهای خاص ساختن اشیا through از طریق تشریفات در واقع همان چیزی است که ما هنگام صحبت درباره ساختن هنر درباره آن صحبت می کنیم.

صحبت در مورد “غریزه تزئینی” مرا به یاد حیواناتی مانند پرنده کماندار می اندازد ، که وقت و تلاش زیادی را صرف جمع آوری وسایل رنگی برای لانه های خود در دوران نامزدی می کنند. آیا “هنر سازی” چیزی است که ما با حیوانات به اشتراک می گذاریم؟

من در زمینه ساخت حیوانات متخصص نیستم، گرچه مطمئناً جذاب است. من فکر می کنم تقریباً هر زمان – حداقل در علوم اعصاب شناختی – وقتی سعی کرده ایم ادعاهای محکمی مبنی بر اینکه انسان از نظر کیفی با گونه های دیگر متفاوت است ، بیشتر از همه اشتباه کنیم. برداشت من با توجه به آنچه من در مورد هنر حیوانات می دانم این است که عناصر رفتار حیوانات مشابه و مشابه کسانی است که بشر هنگام ساختن هنر انجام می دهد اما نه به طور کامل. بنابراین، در مثال پرنده کمانی، رفتار تزئینی به سمت جلب همسران است. در هنر سازی انسان، شاید هنرمندان در بازی جفت گیری عملکرد خوبی داشته باشند، اما ما معمولاً تصور می کنیم که هنر سازی عملکرد وسیع تری دارد تا انگیزه جستجوی بهترین شریک زندگی ممکن.

 

تفاوت هنر و زیبایی چیست؟ ممکن است تفاوت را مشخص کنید؟

معمولاً ما حوزه های زیبایی شناسی و هنر را با هم تداخل می دهیم اما یکسان نیستند.
ممکن است ما تجربیات زیبایی شناسی داشته باشیم که هیچ ارتباطی با هنر ندارد. تحسین یک فرد جذاب یا مناظر زیبا.
در این مثال ها، مردم می توانند تجربیات زیبایی شناسی عمیقی داشته باشند که مربوط به هنر نباشد. از طرف دیگر، بسیاری از جنبه های هنری فی نفسه ارتباط چندانی با زیبایی شناسی ندارند. و این تفکر درباره زیبایی شناسی به عنوان یک تجربه حسی است. این اصطلاح از Baumgarten به معنای چیزی مانند “تجربه حسی آگاهانه” آمده است.

به عنوان مثال ، ممکن است فردی علاقه مند باشد که با وارد کردن سیستم اعداد عربی-هندو ، در اروپا چه اتفاقی برای هنر افتاده است. بورس تحصیلی در مورد چگونگی وقوع آن و تأثیر آن بر هنر ممکن است بسیار جالب باشد ، اما لزوما نگرانی های زیبایی شناسی ندارند. بنابراین ، ما نیازی به تلفیق هنر و زیبایی شناسی نداریم.

“مردم می توانند تجربیات زیبایی شناسی عمیقی داشته باشند که مربوط به هنر نباشد”

از نظر یک متخصص مغز و اعصاب، ما به تجربه انسانی علاقه مند هستیم. تجربه مواجهه با این اشیا چگونه است؟ سوالات علمی دیگری نیز وجود دارد.

ممکن است در مورد کارهای هنری نگرانی های مادی وجود داشته باشد، مانند: چه نوع مواد استفاده شده است؟ آیا برخی مواد شیمیایی که در اختلاط رنگ ها استفاده می شد با اکسید شدن آنها با گذشت زمان تغییر رنگ می دهند؟ اینها سوالات علمی در مورد آثار هنری هستند اما سوالات زیبایی شناختی و همچنین سوالات علوم اعصاب.

مطلب پیشنهادی

آموزش اثر بخش چیست و نقش معلمان در روانشناسی تربیتی

ارائه آموزش هایی با کیفیت به دانش آموزان، نیاز به دانستن اینکه آموزش اثر بخش …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 − هفت =